بازی های زیادی در سبک RPG خصوصا مدل Action آن وجود دارد، اما بدون شک، Deus Ex یکی از بهترین ها می باشد. دو نسخه ی ابتدایی بازی توسط Ion Storm Inc. ساخته شدند و یکی از موفق ترین بازی های علمی- تخیلی- سایبرپانک بودند. نسخه ی اول با نام Deus Ex در سال 2000 عرضه شد و نسخه ی دوم با نام Deus Ex: Invisible War در سال 2004. پروژه ی ساخت نسخه ی سوم یعنی Human Revolution مدت زیادی به طول انجامید. بازی ابتدا در سال 2007 توسط شعبه ی فرانسه ی Eidos، در یک برنامه ی تلویزیونی کانادایی با نام M.Net معرفی شد و در خبری شوک برانگیز، به جای Ion Storm، استودیوی Eidos Montreal ساخت بازی را بر عهده گرفت. در سال 2009 اعلام شد Square Enix ناشر بازی است و صحنه های CGI بازی هم توسط Visual Works طراحی می شود. بازی چندین بار تاخیر خورد، تا اینکه نهایتا در تاریخ 23 آگوست 2011 معادل 1 شهریور 1390، عنوان Deus Ex: Human Revolution منتشر شد. پروژه ی ساخت بازی، هشت سال به طول انجامید و در این مدت عده ی بیشماری از طرفداران بازی را منتظر گذاشت. در این مقاله، با هم به بررسی بخش های مختلف بازی می پردازیم و آشکار می کنیم آیا این همه سال انتظار ارزش داشته است یا خیر. با ما همراه باشید...
بازی در سال 2027 جریان دارد، یعنی 25 سال قبل از Deus Ex. تقویت کننده های بدن انسان، وارد شریان اصلی زندگی انسان شده اند و عده ی زیادی خواسته یا ناخواسته، مجبور شده اند از آن ها استفاده کنند. هم اکنون تقویت کننده های بیومکانیکی به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند و با استفاده از آن ها، عده ی زیادی از مجروحین جنگی، افراد از کار افتاده و فلج و مردم زیادی که پیش از این به دلیل نداشتن عضوی خاص با زندگی بر روی زمین وداع می گفتند، درمان شده اند. شرکت های بیوتکنولوژی تولید کننده ی این تقویت کننده ها به فکر گسترش کار خود افتاده اند و قصد دارند تقویت کننده های نانوتکنولوژکی را نیز تولید کنند. شاید به نظر برسد چنین تکنولوژی پیشرفته ای به سود نوع بشر است و او را در مقابل انواع خطرات موجود محفوظ می دارد، اما واقعیت چیز دیگری است. اول از همه، باید DNA فردی که این تقویت کننده ها را می گیرد، توانایی دریافت آن ها را داشته باشد، در غیر این صورت بدن فرد، مانند بدن کسی که در حال حاضر پیوند عضو را پس می زند، تقویت کننده را پس می زند. دریافت تقویت کننده باز هم نیمی از راه است، درست مانند پیوند عضو، ممکن است پس از مدتی تقویت کننده از کار بیفتد و اگر هم این وسیله، به درستی به کار خود ادامه دهد، فرد برای ادامه ی حیات به تزریق مداوم دارو نیاز دارد که هزینه ی دسترسی به آن ها نیز زیاد است. بنابراین عده ی زیادی از مردم با این فناوری مخالفت دارند و آشوب های زیادی در سراسر جهان بوجود آورده اند، به طوری که در هر گوشه از شهر نیروهای گشت پلیس حضور دارند و شهرها در حالتی شبیه به حکومت نظامی قرار دارند.
قهرمان اصلی بازی Adam Jensen نام دارد. او قبلا فرمانده ی نیروهای SWAT پلیس دیترویت بوده است که به دلیل نافرمانی از انجام دستور مافوق خود مبنی بر کشتن فردی بی گناه، از نیروی پلیس اخراج می شود. او بعدا توسط David Sarif، مالکی شرکت بیوتکنولوژی Sarif Industries، به عنوان فرمانده نیروهای امنیتی شرکت استخدام می شود. در جریان حمله ای سنگین که توسط گروه مزدور Belltower انجام می شود، جنسن در آستانه ی مرگ قرار می گیرد و همسر سابق او، دکتر Megan Reed که بر روی پروژه ای محرمانه و فوق سری کار می کرده است، کشته می شود. دیوید سَریف به آدام کمک می کند و با کار گذاشتن تقویت کننده های نظامی بسیار قوی بر روی او، زندگی اش را نجات می دهد. جنسن به دنبال قاتل همسر خود و مسئول اصلی حمله به شرکت می گردد وسعی می کند پرده از این عملیات کثیف که بسیار مشکوک به نظر می رسد بر دارد.
بیش از این در مورد داستان بازی صحبت نمی کنم چون قصد ندارم بازی را برای شما خراب کنم و مطمئن هستم با دیدن برخی از صحنه های بازی کاملا به وجد می آیید. شاید در ابتدا تصور کنید داستان بازی بسیار پیش پا افتاده و سطحی است، اما در واقع ماجرا چیز دیگری است. بازی ابتدا آرام شروع می شود سپس طوفانی عظیم آن را در بر میگیرد(حمله به شرکت و مرگ مگان)؛ دوباره آرامش بر قرار می شود اما این آغاز داستانی مهیج و درگیر کننده است که تا آخر شما را درگیر می کند و باعث می شود به همراه آدام به گوشه و کنار جهان، نظیر نیویورک، مونترئال و حتی شهر شانگهای چین سفر کنید.
بخش مخفی کاری Human Revolation، ارتباط تنگاتنگی با سیستم هک بازی دارد. در بسیار از مراحل اصلی و فرعی، برای انجام دادن ماموریت خود نیاز به هک کردن کامپیوتر و یا قفل درب ساختمان ها دارید. قفل هایی که با آن ها برخورد می کنید، 5 سطح امنیتی دارد که به ترتیب از 1 تا 5 شکستن آن ها سخت تر می شود. مینی گیم اختصاص داده شده به بخش هک، بسیار جالب است و بر خلاف بازی های RPG دیگر، در سطوح بالا بعضا چالش برانگیز هم هستند. در بخش آپگرید کردن تقویت کننده های خود، می توانید توانایی هک خود را افزایش دهید. آپگرید کردن برنامه ی هکی که در تقویت کننده های شما وجود دارد، کاملا ضروری است. برای هک کردن قفل هایی با درجه ی امنیتی بالاتر از 1، نیاز به آپگرید کردن برنامه دارید. هم چنین بعضی مواقع، حتی با داشتن سطح مناسب، نمی توانید قفل را هک کنید و سریعا شناخته می شوید. در این مواقع باید برنامه ی هک خود را از جنبه های دیگر آپگرید کنید. مانند هر بازی RPG دیگری، در DE:HR دیالوگ ها نقشی کلیدی بازی میکنند. با استفاده از قابلیت های اجتماعی آدام که به وسیله ی تقویت کننده ها، افزایش پیدا کرده اند، می توانید اطلاعات با ارزشی در مورد مرحله ی اصلی یا فرعی خود کسب کنید. در حالت هایی خاص با هدایت صحیح روند گفتگو می توانید بدون انجام ماموریتی فرعی و یا دادن پول، به خواسته ی خود برسید. با استفاده از همین سیستم روابط اجتماعی، می توانید در گوشه و کنار شهرها، ماموریت های مخفی جالبی برای خود آزاد کنید. به طور کلی روابط اجتماعی شما، هر چند تاثیر چندان زیادی بر روند بازی ندارند، اما بعضا با گفت و گویی کوتاه و مفید می توانید دسترسی خود به ابزار و لوازم مورد نیازتان را آسانتر کنید. همه ی سیستم هایی که در بالا در مورد آن صحبت کردم، ارتباطی مستقیم با تقویت کننده ها دارند. سر، سینه، دست ها و پاها و حتی برخی از قابلیت های مغز آدام جنسن توسط این تقویت کننده ها کنترل می شود. چشم آدام، دارای تکنولوژی "واقعیت افزوده"، چیزی که اکنون دانش بشری سعی دارد به آن برسد، می باشد. با آپگرید کردن آن به وسیله ی Praxis، می توانید اطلاعات زیادی از قبیل حرکت دشمنان دست یابید و هم چنین می توانید از چشمان خود در مقابل اثرات فلشبنگ محافظت کنید. با آپگرید کردن تقویت کننده ها واقعا توانایی های شما پیشرفت خیلی زیادی می کنند و از همه مهم تر آپگرید کردن آن ها، گیم پلی بازی را برای شما آسانتر می کند. Praxis هم که در بالا به آن اشاره کردم، هم به صورت مستقیم قابل خریدن و هم با بدست آوردن مقدار معینی XP می توانید یک Praxis دریافت کنید. البته در گوشه و کنار بازی نیز بعضا تعداد اندکی Praxis قابل دسترسی است.
بخش آخر گیم پلی بازی، ماموریت های فرعی می باشد. ماموریت های فرعی با اینکه ظاهرا فرعی هستند، اما در برخی مواقع اطلاعات بیشتری در مورد داستان بازی در اختیار شما قرار می دهند. به طور مثال در اوایل بازی با مادر مگان برخورد می کنید و او از شما می خواهد در مورد پرونده ی قتل او بیشتر تحقیق کنید. با تحقیقات بیشتر متوجه می شوید، مسئولان درجه بالایی دستور داده اند پرونده ی او مختومه اعلام شود و جست وجوی بیشتری در مورد آن انجام نشود. طیف مراحل فرعی بسیار خوبی است، از درگیری با گروه های خلاف کار شهر گرفته تا هک کردن کامپیوتر شخصی برای بدست آوردن اطلاعات. گاهی اوقات در حین پیش برد داستان اصلی بازی، مجبور می شوید برای ادای احترام به دوست خود و یا برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر، به انجام ماموریتی فرعی بپردازید. شما می توانید کاملا آزاد مراحل فرعی را بپزیرید و یا اینکه آن را انجام ندهید، هر کدام از آنها پیامدی دارد که ممکن است به سود یا ضرر شما باشد. به طور مثال در یکی از مراحل اصلی بازی در شانگهای، با فردی رو به رو می شوید که در اتاقی گیر افتاده است و دارد خفه می شود. او از شما می خواهد با بست شیر گاز، او را نجات دهید. در صورتی که این کار را انجام دهید، او برای تشکر، به شما کمک می کند از نیروی امنیتی ساختمان عبور کنید.
نسخه PC عنوان Human Revolution از DirectX 11 و Tessellation و قابلیت های 3D به طور کامل پشتیبانی می کند، همچنین دارای سطوح بسیار بالاتری از تکنیک های SSAO و DoF می باشد.
شاید تنها ایرادی که می شود از بخش بصری بازی گرفت، کمبود فضاهای باز در محیط بازی می باشد. طراحی داخل ساختمان ها به هیچ وجه ایرادی ندارد و درون اتاق ها جزئیات زیادی دیده میشود، حتی چیدمان اتاق ها نیز با هم متفاوت است. سالن های بزرگ و وسیع در ساختمان های بزرگ نظیر شرکت Sarif به زیبایی طراحی شده اند اما مشکل وقتی نمایان می شود که به خیابان های شهر ها وارد می شویم. هیچ خیابان بزرگی در بازی دیده نمی شود و حتی بخش اصلی شهرها که انواع ساختمان های اداری و فروشگاه ها در آن قرار دارد، بسیار تنگ هستند. البته شاید این ایراد خیلی سخت گیرانه باشد و دلیل چنین طراحی تنگ و بسته ای شورش مردم شهر بر علیه تولید کننده های تقویت کننده ها باشد، اما من انتظار داشتم محیط های بازتری را در بازی ببینم، به شخصه در حین انجام بازی، نوعی حس فشردگی و در تنگنا قرار داشتن، مرا اذیت می کرد.
صدای اسلحه ها، برخورد تیر با سطوح مختلف و حتی راه رفتن جنسن، بسیار طبیعی هستند. به طور کلی بازی هم از نظز صدا گذاری و هم از نظر موسیقی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و تنها موردی که باعث می شود این بخش نمره ی کامل را نگیرد، lip sync شخصیت ها می باشد که برخی مواقع مصنوعی به نظر می رسد.
بی شک Deus Ex: Human Revolution یکی از بهترین بازی ها RPG و اندکی تردید، یکی از بهترین بازی های امسال می باشد. گیم پلی روان و درگیر کننده، داستانی عالی با زمینه ای بسیار قوی و مضامینی کاملا آموزنده، کارگردانی عالی Cut Scene ها و موسیقی لذت بخش آن، ویژگی هایی هستند که Human Revolution را به اثری به یاد ماندنی تبدیل می کند. به همه توصیه می کنم در اسرع وقت این بازی را که بر روی PS3, X360 و PC عرضه شده است، تهیه کنند.
گرافیک
داستان
موسیقی و صدا
ارزش
درجه سختی
8.8
10
9.8
* * * * * * * * *